تا آخرین لحظه

زندگی یک مهندس IT

تا آخرین لحظه

زندگی یک مهندس IT

کالانکوا (معرفی و نگهداری)

اسفند ماه سال  ۱۳۸۸ چیزی خریداری کردم که خیلی برام لذت بخش بود و هنوز هم هست اون چیز یه گیاه بود یه گل. یه گل کوچیک که پر از گل های دورنگ ریز بود. گلهایی که از قرمز به نارنجی تند و زرد و نهایتها صورتی و دست آخر به سفید تغییر رنگ میدادن. تا خرداد سال بعد که دیگه از گل خبری نبود و گیاه روبه بی حالی گذاشت گلدونشو عوض کردم شرایطشو عوض کردم و کلی رسیدگی... دوباره سرحال شد. اما از گل خبری نبود که نبود تا دی ماه امثال که چند تا غنچه پدیدار شد! جلل خالق الان که سرترین موقع ساله!! کل تابستون گل نداشت!! حالا وسسسسط  زمستون کلی ذوق کردم هرچی منتظر موندم پر از گل بشه... نشد... دیدم اینجوری نمیشه که!! بعد از کلی پرس و جو از اینور اونور کشف کردم اسمش چیه! توی گل فروشی ها بهش میگن کالانکوا رنگ های مختلفی داره قرمز , زرد, بنفش و صورتی و سفید. اما اینی که من دارم نوع خاصیه که چند رنگه که گفتم چه رنگ هایی داره از رنگ مطلقش زیاد خوشم نمیاد. مخلوتش بیشتر فاز داره کجا بودیم؟؟ آها رفتم توی مغازه گل فروشی گفتم آقا اجازه چند تا سوال بپرسم (یا باید پول بدم) فروشنده گفت البته!! ده تا سوال بپرس گل فروش ها معمولا اگر مرد جوان یا میان سال باشن خیلی خون گرم رفتار میکنن البته خب بعضی ادما کلا گنده اخلاقا حتی اگه گل فروش باشن خلاصه یه سری راهنمایی های عمومی کرد که زیاد مفید نبود. اما اصلش اسمش بود که ایندفعه طرف اسمشو درست و دقیق بهم گفت. خلاصه این که منم با کلی ذوق اومدم کالانکوا رو با اسپل های مختلف گوگلیدم آخر سر کفگیر داشت میخورد به ته دیگه که یه دفعه ای پیدا شد kalanchoe flowers تلفظش یکم تاب و سرسره داره ولی به فارسی یه چیزی شبیه همون کالانکوا میشه چندتا مطلب خوب پیدا کردم که خلاصشو به صورت آزاد از متون اصلی به زبان خودم مینویسم شاید به درد یکی خورد!! فکر نکنم منبع فارسی داشته باشه.



این گیاه بومیه ماداگاسکاره.زیباترین عضو از خانواده گیاهان آبدار!! هست (گویا کاکتوس ها هم از این خانواده هستن البته کالانکوا واقعا زیباست نه این که در مقایسه با کاکتوس زیبا باشه) معنیش اینه که برگهای قطور و آبداری داره و ترد شکنندس! ایده آل برای نگهداری در منزل.


در شرایط گلخانه ای در هر فصلی میتواند گل بدهد و معمولا 6 تا 8 ماه از سال گل دارد.


دمای نگهداریش 12 تا 30 درجه سانتیگراد هست و نسبت به سرما خیلی حساس است.


بهترین نوع خاک مناسب برای این گیاه خاک مخصوص کاکتوس هست که حالت شنی و سنگی دارد و باعث تنفس بهتر ریشه شده و بعد از آبیاری با سرعت  بیشتری از حالت خیسی به رطوبت میرسد. استفاده از گلدان سفالی رنگ نشده هم که گفتن ندارد! گلدان های پلاستیک هر گز استفاده نکنید.


دو تا سه سال یک بار باید گلدانش بزرگ شود. البته تعویض خاک و گلدان در بهار هر سال میتواند گیاه را شاداب تر نگهدارد.


معمولا هفته ای یک بار به آبیاری نیاز دارد. اما بهترین شیوه تشخیص زمان آبیاری لمس خاک گلدان هست. با نوک انگشت خاک گدان را لمس کنید. در صورت نسبتا خشک بودن خاک زمان آبیاری فرا رسیده. باید تمام سطح خاک به آرامی آبیاری شود طوری که در حد ممکن ساقه های پایینی خیس نشوند. بعد از آبیاری هم باید آب اضافه جمع شده در بشقاب زیر گلدانی خالی شود تا مانع خشک شذن سریع  خاک گدان نشود. ریشه های این گیاه بر اثر رطوبت زیاد خیلی سریع فاسد میشوند که منجر به ضعیف شدن گیاه و به دنبال اون تعدیل ریشه ها و برگ ها میشود که به معنای  خشک شدن  برگها و گلها است. خیلی تاکید شده که این گیاه از آب زیاد خوشش نمی آید!


این گیاه از گیاهان کوتاه روز محسوب میشود. به این معنا که در پاییز و زمستان هنگامی که گل ندارد بعد از غروب آفتاب باید در تاریکی مطلق باشد. در کل باید بیش از دوازده ساعت در هر روز در تاریکی مطلق باشد که 14 تا 15 ساعت پیشنهاد می شود. مثلا پنچ بعد از ظهر که حوالی غروب است تا هشت صبح فردا در تاریکی باشد. و روزانه 8 تا 10 ساعت در نور مناسب باشد. با این شرایط حدود هشت هفته بعد شاهد شروع ظاهر شدن غنچه های ریز خواهید بود. حدود یک ماه بعد گیاه شما پر از غنچه های بالغ خواهد بود. بعد از آن میتوانید روز های گیاهتان را بلند تر کنید و به مکان ثابتی منتقلش کنید. بلند ترین روزها حدودا 13 ساعت روشنایی دارند که شامل نور مصنوعی هم می شود. پس اگر شب کار هستید محل زبان بسته را تاریک کنید.


در واقع این گیاه یک چرخه حیات دارد که اگر خوب تنظیم شد بجای حالت طبیعی که سالیانه یک بار چرخه کامل انجام می شود و یک بار گل دار می شود می تواند سالیانه چند بار پر گل شود. بعد از یک دوره گل دادن هنگامی که گیاه بدون گل میشود. بعد از خشک شدن ساقه های گلها(بهتر است خودتان بعد از بی گل شدن ساقه ها آنها را تاانجایی که برگ ندارند به همراه یکی دوبرگ قطع کنید و بعد از ان یک ابیاری مختصر انجام دهید و تا بسته شدن زخم های شاخ های بریده شده آبیاری نکنید که حدودا چند روز میشود. ) مدتی بعد گیاه شروع به سبز شدن میکند. این آغاز زمان استراحت گیاه است. در این زمان باید روز های گیاه را کوتاه کنید(همانطور که قبلا گفته شد) کوتا شدن روز ها و تاریکی مطلق بیش از 12 ساعت عامل تحریک غنچه دار شدن گیاه است. روزهای کوتاه باید حداقل هشت هفته ادامه داشته باشد و یک روز فراموشی زحماتتان را بر باد خواهد داد. فرماوش نکنید که گیاه به هشت تا ده ساعت نور کافی هم نیاز دارد که نور مصنوعی هم قابل استفاده است هرچند نور خورشید بهتر است.  هنگامی که گیاه به اندازه کافی غنچه دار شد که به چند هفته زمان نیاز دارد, میتوانید روز هارا به آرامی بلند کنید. صبر بیشتر نتیجه بهتری در بر دارد البته باید توجه داشت که سلامت و تحمل گیاه نیاز عامل مهمی در حد اکثر دوره ی روز های کوتاه است. حداکثر روشنایی روز 13 ساعت است. در زمان غنچه دادن ابیاری باید کم باشد همچنین در این دوره استفاده از محلول تقویتی به صورت دو هفته یکبار توصیه می شود. کلیه دوره های زمانی, بسته به شرایط دمایی و سلامت گیاه متغییر است.


نور آفتاب مستقیم فصول بهار و تابستان برگهای گیاه را میسوزاند. اما آفتاب زمستان به خصوص از پشت پنجره کاملا مناسب است.


برخی منابع

http://www.flowersgrowing.com/kalanchoe/

http://ont.net/balfour/page6.htm

http://www.ehow.com/how_6504391_care-flower-kalanchoes.html

http://www.bachmans.com/Care-Handling/Plants/divHomePage.html?cnb=Plants&categoryCode=01&pageIndex=_pageIndexToken_kalanchoe


خاطرات شبه انقلابی من!

بازم یه ده فجر دیگه خب من انقدر سن ندارم که بگم از انقلاب خاطره دارم. اما هر وقت دهه فجر میشه با گرم شدن بازار سرودهای انقلابی یاد روز های کودکیم توی دهه ی شصت میفتم.... اون روزها شنیدن سرودهای انقلابی از صدا و سیما خیلی رواج داشت. یادمه سرود الله و اکبر ... خمینی رهبر تیتراژ اخبار بود!! نمیدوم شما هم یادتون هست یا نه اما برای من خیلی خاطره انگیز بود. جالب بدونین آهنگ های nostalgia , Within Attraction برای من همین حس رو دارن اخه اون زمان Within Attraction هم تیتراژ اخبار بعد از ظهر رادیو بود. اما یادم نمیاد nostalgia رو کجای کودکیم شنیدم. اما میدونم شنیدم و اینه که حس عجیبی بهم میده.

توی عالم بچگیم احساسات عجیبی نسبت به اون زمان داشتم و دارم. انگار میدونستم شرایط جامعه عادی نیست... نمیدونم یه حس عجیب نمیتونم توصیفش کنم. حالا که بحث انقلاب شد یاد امام افتادم خیلی کم از امام خمینی یادم میاد. اون زمان من خیلی کوچیک بودم.  خیلی دوسش داشتم. آشپز خونه انتهای حیاط بود. یه حیاط بزرگ. من بیشتر وقتا توی اتاق تنها بودم و مادرم توی آشپز خونه. یه بار مادرم منو خوابوند و بعدم رفت تا به کاراش برسه. من انگار توی خواب حس کردم مامان جونم نیست و من تنهام خواب دیدم که بیدار شدم و دارم میرم اون طرف حیاط توی آشپزخونه... برف سنگینی اومده بود(توی خواب) امام خمینی پشت سرم بود و عباشو با دستاش دورم حایل کرده بود که نیفتم و آروم آروم پشت سرم میومد و مراقبم بود... بقیشو یادم نیست چون حس نبودن مادر از خواب پرودنم و

یکم سرچ کردم... چندتا از اون سرودهای خاطره انگیز رو دانلود کردم. شما هم اگر ده شصتی یا قدیمی تر هستین و ....

دانلود سرودهای انقلاب